• خانه 
  • ارتباط با نویسنده 
  • ورود 
  • ارتباط با نویسنده 

اهل محاسبه باش

21 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

علامه طباطبایی می‌فرمود:«در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته، اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب می‌کند، شما ببینید در شبانه روزی که بر شما گذشته چه چیزی اندوخته‌اید، چه گفته‌اید، یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستی‌ها استغفار کنید، و سعی کنید تکرار نشود، و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود خدا را شاکر باشید، تا به تدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود.»

آیة الله استاد حسن زاده آملی می‌فرماید: یکی از کلمات قصار علامه طباطبایی، این بود که:

«ما کاری مهم‌تر از خودسازی نداریم.»

(البته این نه به این معناست که انسان همه کارها و وظایفش را کنار بگذارد و برود یک گوشه‌ای مشغول خودسازی شود، بلکه خودسازی اصلی در اجتماع بودن و به وظایف خود عمل کردن و گناه نکردن است.)

علامه می‌فرمود:

«تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنی کشیک نفس کشیدن.

یعنی حریم دل را پاسبانی کردن. یعنی سر را از تصرفات شیطانی حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنی، این نهال سعادت را پروراند.»



 

 2 نظر

علت این همه عزاداری برای امام حسین (ع) چیست؟

21 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

چرا باید برای امام حسین(ع) که در 1400 سال پیش شهید شده اند، این قدر عزاداری کرد؟ (لطفاً با بیان دلایل عقلانی، یا با روایات معتبر و یا با آیات قرآن توضیح دهید؟

پاسخ اجمالی:
حوادث گذشته ی هر جامعه ای، حامل تجربیات و درس های گران بهایی است که با زحمت بسیار و قیمت گزاف به دست آمده است و می تواند در سرنوشت و آینده ی آن جامعه تأثیر عظیمی داشته باشد. برای استفاده از این سرمایه ی با ارزش، باید این حوادث، همواره بازنگری، بازسازی و حفظ گردند. یکی از این سرمایه های بی نظیر واقعه ی کربلاست. در کلمات ائمه ی معصومین (ع) تأکید بسیاری بر زنده نگه داشتن واقعه ی خونین کربلا و شهادت امام حسین(ع) شده است که برای بهره برداری هر بیشتر نسل های بشر، از درس ها و عبرت های این واقعه ی عظیم می باشد.
از جهت دیگر، همه ی افراد، در مقابل کسانی که برای بیداری و بهبود زندگی آنان تلاش و جان فشانی کرده اند، وظیفه شکرگزاری (تشکر) دارند و مجالس عزاداری حسین بن علی (ع) به نوعی تشکر و قدردانی از رنج ها و مرارت هایی است که آن حضرت و یارانش در راه بیداری و بصیرت بشریت متحمل شدند.
علاوه بر این، مجالسی که به منظور تعظیم و بزرگداشت و عزاداری سالار شهیدان کربلا همه ساله در سراسر جهان برگزار می شود، دارای آثار و برکاتی همچون ایجاد وحدت بین صفوف پیروان آن حضرت، آشنا شدن مردم با راه و رسم ائمه (ع)، ایجاد پیوند قلبی با حجج الهی، اصلاح منکرات و ظلم های موجود در هر جامعه و …می باشد که تعطیل شدن چنین مراسمی موجب محروم شدن از چنین مواهبی است.
پاسخ تفصیلی:
حوادث گذشته ی هر جامعه می تواند در سرنوشت آن جامعه و جوامع دیگر، آثار عظیمی داشته باشد. اگر حادثه، حادثه ی مفیدی بوده و در جای خود دارای آثار و برکاتی بوده است، بازنگری، بازسازی و زنده نگه داشتن آن می تواند آثار و برکات زیادی داشته باشد و فراموش کردن آن موجب خسارت های جبران ناپذیری برای جامعه بشری است؛ زیرا حوادث مهمی که در تاریخ ملت ها به وجود می آیند هزینه های زیادی را برای ملت ها به همراه دارد، چه هزینه های مادی و چه هزینه های معنوی؛ نظیر از دست دادن انسان های بزرگ، رنج و مشقت و محرومیت های یک ملت و ….
بنابراین، این حوادث بزرگ و درس ها و تجربه هایی که انسان ها باید از آن بیاموزند از سرمایه های عظیم هر ملت، بلکه تمام بشریت است و عقل حکم می کند چنین سرمایه هایی حفظ و احیا شده و مورد بهره برداری قرارگیرد.
بی شک، حادثه عظیم عاشورا که داری ابعاد متعددی است، یکی از حوادث پر هزینه برای بشریت بوده است؛ چرا که با هزینه ای چون شهادت امام معصوم (ع) (انسان کامل) و یاران با وفای آن حضرت و رنج و سختی کشیدن خانواده و اطفال آن حضرت و … به دست آمده است.
از طرف دیگر، این حادثه یک حادثه و واقعه ی شخصی (برای منافع شخصی و گروهی و طایفه ای) نبوده است، بلکه واقعه ی کربلا و شهادت حسین بن علی(ع) و یاران با وفایش یک مکتب است که دارای درس ها و اهداف و عبرت هایی همچون: توحید، امامت، امر به معروف و نهی از منکر، حقیقت خواهی، ظلم ستیزی، کرامت نفس، عزت و … می باشد.
اگر این مکتب انسان ساز، نسل به نسل بین انسان ها منتقل شود، بشریت می تواند به ازای هزینه ای که برای آن متحمل شده است، از آن سود برده، حداکثر بهره برداری را بنماید. ولی اگر خدای نخواسته این حادثه فراموش شده ، یا تحریف گردد، بیشترین ضرر متوجه جامعه ی بشری و مخصوصاً جامعه ی دین داران می شود. و اگر می بینیم در کلمات ائمه معصومین (ع)[1] بر عزاداری و برپایی مجالس عزای آن حضرت تأکید شده است، از آن جهت است که مکتب انسان ساز آن حضرت همواره زنده و پویا باقی بماند و تجربه ی پیروزی خون بر شمشیر و حقیقت خواهی بر حق ستیزی برای همیشه همچون مشعلی فروزان، روشن­گر راه انسان ها باشد.
این تأکیدات حضرات معصومین (ع) باعث شده است تا مجالس عزاداری امام حسین(ع) از زمان شهادت آن حضرت تا به امروز، به صورت یک جریان زنده و فعال و انقلابی درآید و هزاران شاعر و نویسنده و خطیب، در این باره مطلب ارائه کنند. هر چند دشمنان، تلاش های گسترده ای در جهت تحریف این واقعیت عظیم نموده اند ولی همین مجالس عزاداری باعث شده است، اسلام برای همیشه زنده بماند و مبارزه با ظلم و ستم و تجاوزگری به عنوان یکی از شعارهای حسین بن علی (ع) در سراسر جهان طنین انداز شود.
همان گونه که بیان شد، حفظ و حراست و زنده نگه داشتن وقایع عاشورا مساله ای است که عقل به روشنی بر آن دلالت دارد و سیره و روش حضرات معصومین(ع) بر زنده نگه داشتن چنین مراسم و مجالسی بوده است؛ امام رضا (ع) می فرماید: «روش همیشگی پدرم (امام موسی بن جعفر (ع)) این بود که هرگاه محرم فرا می رسید، روز گریه و مصیبت او بود و خنده ای در چهره نداشت تا دهه ی عاشورا سپری شود، روز عاشورا روز گریه و سوگواری و مصیبت او بود.»[2]
علقمه بن محمد حضرمی می گوید: «امام باقر (ع) برای حسین(ع) گریه می کرد و ناله سر می داد و به هر کس در خانه اش بود دستور می داد گریه کند و در منزل آن حضرت، مجلس سوگواری و عزاداری تشکیل می شد و آن مصیبت را به همدیگر تسلیت می گفتند.»[3]
باید دانست که حضرت حسین بن علی(ع) با آن مقام و مرتبه ای که در پیشگاه خداوند متعال دارند، نیازی به چنین مراسم عزاداری ندارند و تأکید ائمه اطهار (ع) بر برپایی چنین مجالسی، به خاطر آثار و برکات این مجالس است که بعضی از آنها عبارتند از[4]:
1. ایجاد وحدت و یکپارچگی در بین صفوف پراکنده ی پیروان حضرت اباعبدالله (ع)؛ همان طوری که مراسم حج، وحدت و همدلی را در بین مذاهب و فرق اسلامی ایجاد می کند، این مجالس وحدت و همبستگی و اتحاد را در بین شیعیان و علاقه مندان آن حضرت مستحکم می سازد.
2. آشنا شدن مردم با راه و رسم ائمه ی دین؛ زیرا این مجالس بهترین مجال و بهترین فرصت برای بیان سیره و اهداف آن بزرگواران است و کسانی که در این گونه مجالس شرکت می کنند، بیشترین آمادگی را برای دریافت چنین مطالبی دارند.
3. ایجاد پیوند قلبی با حجج الهی و بهره مند شدن از عنایات خاصه آن بزرگواران؛ زیرا در کلام ائمه (ع) سفارش زیادی به برپایی چنین مجالسی شده است و برپایی این گونه مجالس، در حقیقت ارج نهادن و اطاعت کردن از دستورات امامان معصوم(ع) است، و بدیهی است که این اطاعت امر، از جانب آن بزرگواران بی پاسخ نخواهد بود.
4. وقتی در بیان واقعه ی عاشورا، ظلم ها و انحرافات و منکرات دشمنان اسلام بیان می گردد و چهره ی واقعی مدعیان خلافت اسلامی بر ملا می شود، اذهان مخاطبان و شنوندگان به انحرافات موجود در جامعه ی خودشان، معطوف می گردد و درصدد اصلاح جامعه ی خویش ، با دوری کردن از یزید هر زمان و اطاعت از حسین زمان خویش، بر می آیند و در می یابند که ظلم ها و انحرافات و منکرات، اختصاص به زمان خاصی نداشته و در هر زمان ممکن است جامعه به چنین حوادثی دچار شود؛ به عبارت دیگر این مجالس موجب بصیرت و آگاهی انسانها نسبت به زمان خویش می شود و در این مجالس است که انسانها نسبت به وظایف خود، آگاه می شوند.
اینها بخشی از آثار و برکات مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می باشد که در صورت تعطیل شدن چنین مجالسی، جامعه از آن محروم خواهد بود.
نکته ی قابل توجه این است که بزرگداشت واقعه ی عظیم عاشورا باید به بهترین وجه ممکن صورت بگیرد؛ ممکن است بتوان با بر گزاری سمینار علمی یا ساختن فیلم و نوشتن کتاب و رمان، یاد و خاطره ی آن واقعه را زنده نگه داشت، اما هیچ کدام از اینها بهترین روش نیست؛ زیرا انسان مجموعه ای است از ابعاد مختلف معرفتی، اجتماعی، غریزی، احساسی و عاطفی و … و اگر ما بخواهیم حادثه و واقعه ی مهم و با ارزشی همچون واقعه ی کربلا را به نحو احسن زنده نگه داشته، بشریت را از مواهب آن بهره مند سازیم، باید تعظیم و بزرگداشت آن به نحوی باشد که همه ی این ابعاد وجود انسانی در زنده نگه داشتن آن نقش داشته باشند. بنابراین، مجالس عزاداری امام حسین(ع) به نحو مرسوم از زمان ائمه طاهرین (ع) تا امروز که همیشه با اندوه و اشک و بیان مصائب همراه بوده، به نحوی که احساسات و عواطف انسان ها را برانگیزد، بهترین شیوه برای زنده نگه داشتن این مجالس است؛ زیرا در این روش، علاوه بر اینکه جزئیات این واقعه مورد شناخت و معرفت قرار می گیرد، با عمق جان حاضران پیوند می خورد و از این جهت همه خود را در برپایی چنین مجالسی موظف می دانند و سعی می کنند با امکانات موجود (مال،علم،قلم،بیان و …) این مجالس را بر پا سازند.
البته در این زمینه باید همواره متوجه انحرافات و کج روی هایی بود که ائمه (ع) و رهبران دینی پیوسته به ما هشدار داده اند.
علاوه بر این، از آنجایی که حسین بن علی (ع) شهید راه انسانیت و ارزش های بشری است،تمام نسل ها، به حکم فطرت انسانی و حس «حق شناسی» بر خود لازم می دانند که از جان فشانی ها و فداکاری های آن حضرت و یارانش تقدیر و تشکر نمایند(در قالب برگزاری چنین مجالسی).
بنابر آنچه گفته شد این بشریت است که برای حفظ و پاسداری از ارزش های انسانی و حرکت به سوی آنها، نیازمند است تا نام و یاد و خاطره ی آن حضرت را همیشه زنده نگه دارد و اگر روزی نام حسین بن علی(ع) و خاطره ی رشادت ها و ارزش ها و آرمان های آن حضرت فراموش شود، این جامعه بشری است که ضرر خواهد نمود.
این مطلب مورد تأیید و تأکید قرآن مجید نیز می باشد و قرآن مجید در سوره ی ابراهیم(ع) به حضرت موسی(ع) دستور می دهد که ایام الله را به مردم یادآوری نماید:«… و ذکّرهم بایام الله انّ فی ذلک لایات لکل صبّار شکور»؛[5] یعنی: «روزهای خداوندی را به مردم متذکر شو، زیرا در این روزها نشانه هایی برای انسان های صبور و شکرگزار است.»
استاد علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرماید: « به طور مسلم، منظور از ایام الله، آن زمان هایی است که امر خدا و وحدانیت او و سلطنت او ظاهر شده و یا ظاهر می شود… و نیز ایامی که رحمت الهی به ظهور می رسد، البته آن ایامی که نعمت های الهی آن چنان ظاهر شده اند که در دیگر ایام به آن روشنی نبوده است؛ مانند روزی که حضرت نوح(ع) از کشتی بیرون آمدند و روزی که حضرت ابراهیم (ع) از آتش نجات یافت و….»[6]
بر این اساس، واقعه ی عاشورا و بقا و حیات اسلام با حزن حسین بن علی(ع) و یارانش، یکی از مصادیق ایام الله است که همه ی ما مأمور به یادآوری و تنظیم و بزرگداشت آن هستیم.

[1] بحارالانوار، ج44، ص 292؛ وسائل الشیعه، ج3، ص282.
[2] وسائل الشیعه، ج10، ص394.
[3] وسایل الشیعه، ج10، ص398.
[4] برای آگاهی بیشتر، نک: نمایه ی گریه‏ى زائران بقیع.
[5] ابراهیم، 5.
[6] ترجمه­ی­ المیزان، ج2 ، ص23.
منبع: سایت اسلام کوئست

 

 نظر دهید »

حدیث پیامبر در مورد امام حسین (ع )

20 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .
 جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556

 نظر دهید »

شعر

20 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسیندو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین

کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین

خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین

به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین



 

 

 نظر دهید »

محرم

20 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

وقتی غدیر فراموش می شود محرم بر پا می شود

محرم عزای نادیده گرفتن غدیر است…

و چه کوتاه است فاصله

نادیده گرفتن دست امام علی (ع) در ظهر غدیر

تابالا رفتن سر امام حسین(ع) در ظهر عاشورا…


 نظر دهید »

امام خامنه‌ای شهادت سردار سرافراز حسین همدانی را تبریک و تسلیت گفتند

18 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تبریک و تسلیت شهادت سردار حسین همدانی تأکید کردند: این رزمنده قدیمی در جبهه پرافتخار دفاع از حریم اهل بیت علیهم السّلام به آرزوی خود نائل آمد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شهادت سردار سرافراز شهید حسین همدانی را تبریک و تسلیت گفتند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت سردار سرافراز، شهید حسین همدانی را به خانواده‌ گرامی و بازماندگان و دوستان و همرزمانش و به مجموعه پرافتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریک و تسلیت می‌گویم.

این رزمنده‌ قدیمی و صمیمی و پرتلاش، جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهه‌های شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر بابرکت و چهره‌ نورانی خود را در دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم السلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضداسلام سپری کرد و در همین جبهه‌ پرافتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد!

صف استوار آرزومندان این موهبت و کمربستگان راه جهاد و شهادت در ایران اسلامی و در سپاه و همه‌ نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی، صفی بلند و بنیانی مرصوص است: و منهم من ینتظر و مابدّلوا تبدیلاً. رحمت خدا بر شهید همدانی و بر همه مجاهدان راه حق!

سیّدعلی خامنه‌ای

18 مهر 1394

 1 نظر

استغفار

18 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 1 نظر

پیامبرانی که در هدایت فرزندان و نزدیکانشان موفق نبودند، آیا می‌توانند در هدایت دیگران موفق باشند؟!

18 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

پیامبر معصومی که نمی‌تواند اولاد و بهترین‌های خود را هدایت کند، چطور می‌تواند اولاد و بهترین‌های مردم را هدایت کند؟
پاسخ اجمالی
پیامبران(ع) منادی توحید و یکتاپرستی بودند. آنان ارائه طریق می‌کردند؛ یعنی موظف بودند تا راه هدایت و سعادت را به مردم نشان دهند. این وظیفۀ بندگان است تا راهی را که به آنها نشان داده می‌شود، پیش گرفته و به مقصود اصلی برسند. اگر انسان خود راه هدایت را در پیش نگرفت و از جاده منحرف شد، مسئولیت آن تنها بر خود او است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «…وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ»؛[1] پیامبر جز پیام ‏رسانى آشکار نیست.
در جایی دیگر می‌فرماید: « إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا»؛[2] یعنی ما راه (حق و باطل) را به انسان نمودیم، حال خواهد هدایت پذیرد و شکر این نعمت گوید و خواه آن نعمت را کفران کند.
بنابر این، پیامبران مأمور ابلاغ بودند نه مجبور نمودن به ایمان. انتخاب راه خوب یا بد در اختیار خود بشر است و این حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد؛ از این‌رو فرزندان پیامبران(ع) نیز مانند دیگر مردم بودند؛ یعنی صاحب اختیار و اراده. آنان نیز مانند دیگر انسان‌ها مورد دعوت قرار گرفتند و بسیاری از آنان، با اختیار خود دعوت حق را پذیرفتند و هدایت شدند. البته برخی از آنها نیز از این اختیار سوء استفاده کرده، و دعوت شیطان و هوای نفس را اجابت کرده در نتیجه گمراه شدند. و این هیچ لطمه‌ای به رسالت پیامبران نمی‌زند؛ زیرا این پیشوایان از هر فردی که در مسیر حق نبود، برائت و بیزاری می‌جستند، حتی اگر آن فرد از فرزندان و نزدیکانشان بود و دیگر مخاطبان نیز با توجه به همین واقعیت، نمی‌توانستند بی‌ا‌یمانی بستگان پیامبری را به حساب خود او بنویسند؛ و به همین دلیل بود که بسیاری از انسان‌هایی که به ندای فطرت خود پاسخ مثبت دادند - بدون توجه به انحراف بستگان پیامبران - در زمره افراد باایمان قرار گرفتند.
1. نور، 45؛ عنکبوت، 18.
[2]. دهر، 3.

منبع"سایت اسلام کوئست

 

 نظر دهید »

پرسش و پاسخ قرآنی

18 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

چرا خداوند اجازه می دهد تا افر اد معلول و ناقص الخلقه متولد شوند؟

خداوند نمی خواهد هیچ نوزادی ناقص الخلقه به دنیا بیاید ،این گونه نوزادان در اثر اشتباهات والدین (به صورت عمدی یا سهوی) به دنیا آمده اند که از نظر پزشکی نیز بسیاری از این عوامل شناخته شده است .اگر سوال شود که چرا خداوند اشتباهات آنها را جبران نمی کند؟در پاسخ می گوییم : خداوند آفرینش را بر اساس حکمت و علل و اسباب آفریده و اگر بخواهد با قدرت خود اشتباهات ما را در طبیعت اصلاح کند ،باید نظام آفرینش را به هم بزند .مثلا جاذبه برای زمین یک حکمت و ارزش است .این جاذبه است که سب بارش باران می شود .حال اگر بگوییم به خاطر سقوط کودکی یا انسانی یا هواپیمایی، جاذبه را از زمین بگیریم علاوه بر از هم پاشیده شدن نظام خلقت، چه برکاتی را باید از دست بدهیم.مانند این است که دانش آموزی در امتحان جغرافی ،مکان کوه هیمالیا یا اقیانوس اطلس را اشتباه نوشته باشد آیا خداوند باید جای کوه و اقیانوس را عوض کند؟اگر ظالمی سنگی را به صورت مظلومی پرتاپ کرد،آیا خداوند باید قبل از رسیدن سنگ به صورت او ،سنگ را پنبه کند یا صورت او را ضربه ناپذیر کند ؟!

اگر کسی را در زمستان به داخل استخر آب سردی هل دادیم،خداوند باید آب استخر را گرم کند؟اگر مسافری راه شهری را به اشتباه رفت،آیا خداوند باید شهر را جابجا کند؟کسانی که توقع دارند خداوند از قدرت خودش خلاف های عمدی و سهوی انسان ها را جبران کند ،اگرمی فکر کنند ،خواهند فهمید که نتیجه این توقع آن است که هیچ چیز در جای خود نباشد و یک نظام هرج و مرجی بوجود آید و همه چیز در هر لحظه در حال تغییر و تحول باشد و قدرت تدبیر و برنامه ریزی از عقلا گرفته شود.

منبع: کتاب پرسش و پاسخ قرآنی،تالیف حجه الاسلام و المسلمین قرائتی

سارا خوانساری.طلبه پایه دوم مدرسه نجمیه(س)

 

 

 

 نظر دهید »

همراه با ولی

11 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

خوش گمانی

11 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

نهج البلاغه از ديد هانرى كربن ـ امين نخله ـ بولس سلامه ـ جرج جرداق

11 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

پروفسور هانرى كربن, محقق و شرق شناس معروف فرانسوي, نهج البلاغه را از مهمترين سرچشمه هايى معرفى كرد كه متفكران شيعه پيوسـتـه از آن سيراب شده اند.
در قسمتى از گفتار او آمده اسـت كـه بـعد از قـرآن و احـاديـث پيامبر اسلام(ص), نهج البلاغه در درجه نخست اهمـيـت قـرار دارد و تفكر فلسفى شيعه به آن وابسته است.

استاد امين نخله, يكى از صاحبنظران مسيحيت, در جواب شخـصى كـه از او درخواست كرده بود كه صد كلمه از نهج البلاغـه را بـراى او انتخاب كند, مى گويد: به خدا قسم نمى توانم.
چگونه از ميان صدها كلمه كهربار تعداد صد كلمه آن را انتـخـاب كنم. من از انتخاب يك كلمه آن هم عاجز هستـم, زيـرا ايـن كـار درست به اين مى ماند كه دانه ياقوتى را از كنار دانه هاى ديـگـر بردارم.

بولس سلامه, استاد شاعر و نويسنده معروف مسيحى لبناني, دربـاره نهج البلاغه مى گويد: نهج البلاغه اثر جاودانه اى است كـه انسـان را به شناخت انديشه بزرگ علـى ابـن طـالـب (عـليـه السـلام) وادار مـى سـازد و هيـچ كـتـابـى جـز قـرآن بــر آن بــرتــرى ندارد.

جرج جرداق نويسنده و اديب معروف مسيحي, نهج البلاغـه را بـيـانى رساتر از هر بيانى دانسته اسـت كـه تـا انسـان هسـت و انديـشه انسانى وجود دارد, با ذوق هنرى و ادبى انسان پيوند ناگسسـتـنى خواهد داشت.

برگرفته شده از مجله مكتب اسلام , ش 4 , سال 40

 نظر دهید »

سير تأليف نهج البلاغه

11 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

سيد رضى در مقدمه خود بر نهج البلاغه چنين مى نويسد:

(زمانى كه هنوز دوران طراوت آغازين زندگى را سپرى مى كردم تأليف كتابى را درباره خصائص ائمه آغازيدم كه روايتهاى زيباى رسيده از آنان و گوهرهاى نهان در گفتار ايشان را در برداشته باشد.)

پس از آن كه خصائص گفتار اميرمؤمنان عليه السّلام را به پايان رساندم، رويدادهاى روزگار مرا از پى گرفتن كار و به كرانه رساندن اين اثر بازداشت.

از ديگر سوى در آنچه تا اين زمان تأليف كرده ابواب و فصولى مشخص ساخته و در پايان آنها فصلى آورده بودم كه مواعظ و حكم و امثال و آداب منقول از اميرمؤمنان عليه السّلام را دربرداشت. در اين زمان گروهى از دوستان زيباييها و برجستگيهاى اين بخش را پسنديدند و درخشندگيهاى اين كلمات خوشايند، اعجاب آنان را برانگيخت. اينان از من خواستند تأليف كتابى را بياغازم كه همه انواع كلام اميرمؤمنان عليه السّلام و همه شاخسار شجره خجسته گفتار او را اعم از خطبه و نامه و ادب و موعظه دربرگيرد. البته روشن است اين گونه مجموعه اى چونان گفتارهاى پردرخشش دينى و دنيوى را در خود جاى مى دهد كه نه در هيچ كلامى ديگر گرد هم آمده و نه در كتابى فراهم گشته است؛ چه اميرمؤمنان عليه السّلام جويبار هماره جارى فصاحت و خاستگاه و زادگاه بلاغت بود و گوهرهاى نهفته بلاغت در كلام او رخ نمود، سخنورى قانون خود را از او گرفت، همه سخنوران گام در جاى گامهاى او نهادند و همه اندرزگويان و واعظان سخن سراى از كلام او كمك جستند، با اين همه او پيش افتاده و اينان نرسيده اند و وامانده اند؛ چرا كه كلام او نشانى از علم الهى و بويى از گفتار پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله دارد.

به هر روى من خواسته اين دوستان را برآوردم و با اميد و آگاهى به سود بسيار و نام ماندگار و پاداش پربارى كه در اين كار است تأليف آن را آغازيدم، بدان هدف كه در كنار همه شايستگيهاى امير مؤمنان عليه السّلام از جايگاه بلند او در اين ميدان نيز پرده برگشايم و روشن سازم كه چگونه او در ميان همه پيشينيان بزرگ كه اندكى از كلام آنان براى ما نقل مى شود و به ما مى رسد به چكاد بلاغت و سخنورى رسيده و كلام او دريايى ژرف و ناشناخته كرانه و گوهرى يگانه است.

ديدم كلام اميرمؤمنان بر گرد سه محور است: نخست خطبه ها و فرمانها؛ دوم نامه ها و منشورها؛ و سوم حكمت ها و موعظه ها. پس به توفيق خداوند بر آن شدم كه نخست خطبه هاى برجسته را برگزينم، پس نامه هاى برگزيده و پس از آن حكمت هاى برگزيده را بياورم، و براى هر يك از اين سه، فصلى جداگانه قرار دهم.

گاه در اثناى اين گزيده ها عبارتى دوباره آمده يا مضمونى تكرار شده؛ و عذرى كه در اين كار است آن كه كلام او به روايتهايى با اختلاف بسيار به ما رسيده است و از همين روى گاه در جايى كلامى از آن حضرت به روايتى نقل شده و سپس در جايى ديگر به روايتى ديگر نقل شده و در كتاب گنجانيده شده است؛ به روايتى كه يا چيزى افزون بر روايت نخست و يا عبارتى پسنديده تر از آن دارد، و از همين روى اقتضاى حال تكرار آن است تا هم وجهى كه آن كلام بدان سبب گزينش شده تقويت شود و هم هيچ گوهرى از اين گوهرهاى گرانبها از دست نرود. گاه نيز مؤلف نسبت به آنچه در جايى ديگر از كتاب گزينش كرده بعيدالعهد شده و از همين روى همه يا بخشى از آن را از روى سهو يا فراموشى و نه از سر عمد و قصد تكرار كرده است.

با اين همه مدّعى نيستم كه همه جنبه هاى كلام او را فرايافته و هيچ از آن فروگذار نكرده ام و هيچ از دستم نرفته و يا از ذهنم دور نمانده است. بلكه دور نمى دانم كه آنچه به من نرسيده فراتر از چيزى باشد كه به من رسيده و آنچه بدان چنگ يافته ام افزونتر از چيزى باشد كه فراچنگ نياورده ام.

به هر روى ، بر من است كه تلاش خويش بر طبق اخلاص نهم و تا جايى كه در توان هست بكوشم، و خداوند خود راه فراروى نهد و راهنمايى بگمارد».

ترتيب و چينش نهج البلاغه

آن سان كه از مقدمه سيد رضى نيز نقل كرديم وى نهج البلاغه را در سه بخش فراهم چيده است:

الف: خطبه ها:

نخستين و گسترده ترين بخش نهج البلاغه همين بخش است كه 241 خطبه را در خود جاى مى دهد. در خطبه ها به موضوعات گوناگونى برمى خوريم، از فلسفه و الهيات و مباحث مربوط به صفات الهى و جبر و اختيار گرفته تا مسايل فقهى شرعى ، از بيان عبرتهاى تاريخى گرفته تا مسايل اجتماعى ، از پديدارشناسى گرفته تا توصيه هاى ژرف و دقيق اخلاقى ، و از توبيخ يا نقد گرفته تا حماسه آوريهاى ادبى و توصيه هاى نظامى .

در اين ميان برخى از خطبه ها نامورترند كه از آن جمله است: خطبه «شقشقيّه» كه سومين خطبه است، خطبه (اشباح) كه در ترتيب صبحى صالح خطبه شماره 91 و در ترتيب فيض الاسلام خطبه شماره 90 است، خطبه «قاصعه »كه در ترتيب صبحى صالح به شماره 191 و در ترتيب فيض الاسلام 233 آمده است، خطبه «متّقين» كه در ترتيب صبحى صالح به شماره 193 و در ترتيب فيض الاسلام به شماره 184 آمده است.

ب: نامه ها:

در اين بخش 79 نامه آمده كه از نامه هاى بلند تا نامه هاى بسيار كوتاه دو يا چند جمله اى مى توان در آن ديد.

در نامه ها توصيه هاى گوناگونى در زمينه هاى مختلف آيين حكومتى اسلام، نظام مالى و بويژه نظام زكات، مسايل جنگ، بازخواست از كارگزاران، و توصيه هاى اخلاقى وجود دارد. نامه امام به «مالك اشتر» از مشهورترين نامه هاست كه در ترتيب صبحى صالح به شماره 53 و در ترتيب فيض الاسلام نيز به همين شماره آمده است.

ج: حكمت ها يا كلمات قصار:

در اين بخش به 480 عبارت برمى خوريم كه نام حكمت يا كلمات قصار بر آنها نهاده اند. در اين بخش صبغه اخلاقى بيش از هر چيز ديگر نمودار است و توصيه هايى كوتاه در زمينه هاى گوناگون آداب اجتماعى و اخلاقى و همانند آن را در برگرفته است.

در ميان اين كلمات قصار بخشى متمايز از ديگر بخش ها وجود دارد كه سيد رضى آن را تحت نام «احاديث كوتاهى كه نيازمند تفسير است» آورده است. اين بخش در ترتيب صبحى صالح ميان حكمت 260 و 261 جاى گرفته و 9 حديث را در برمى گيرد. در ترتيب فيض الاسلام نيز ميان حكمت 252 و 253 قرار گرفته و همين 9 حديت را در برگرفته است.

منبع: سایت تخصصی نهج البلاغه

 نظر دهید »

سندیت واقعه غدیر خم

11 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

رحوم علامه امینى در كتاب الغدیر خودنام راویان حدیث غدیر را به ترتیب زمان زندگى ذكر كـرده اسـت:
در میان اصحاب رسول خدا (ص ) 110 نفر،.
در میان تابعین 84 نفر،
در میان علماى قرن دوم هجرى 56 نفر،
در میان علماى قرن سوم هجرى 92 نفر،
در میان علماى قرن چهارم هجرى 43 نفر،
در میان علماى قرن پنجم هجرى 24 نفر،
در میان علماى قرن ششم هجرى 20 نفر،
در میان علماى قرن هفتم هجرى 21 نفر،
در میان علماى قرن هشتم هجرى 18 نفر،
در میان علماى قرن نهم هجرى 16 نفر،
در میان علماى قرن دهم هجرى 14 نفر،
در میان علماى قرن یازدهم هجرى 12 نفر،
در میان علماى قرن دوازدهم هجرى 13 نفر،
در میان علماى قرن سیزدهم هجرى 12 نفر،
در میان علماى قرن چهاردهم هجرى 19 نفرحدیث غدیر در كتب معتبر اهل سنت از جمله در كتاب «مُسند»امام احمد حنبل،در «سنن» تِرمَذى، «مُسند احمد» و در «مُستَدرك» حافظ ابن عبداللّه حاكم نیشابورى به مضامین مختلف ذكر شده است.


 

 نظر دهید »

در محضر مولا

10 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

عید الله اکبر مبارک باد

10 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

کلام مولا

08 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

حرف دل

07 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

من تو را می خوانم ای پناه بی پناهان و ای تنها امید نا امیدان  من تو را می خوانم ..تویی که حضور نازنین و با شکوهت مرهمی است بر دستان سرد و قلب پر دردم .تویی که نخل مهربانی ات سایه بانی است بر همه خستگی هایم،تویی که گرمای وجودت به شمعدانی های دلم صفا و جانی دوباره می بخشد .اما ای خدای خوب من نگاهم را به پهنای بی کران کدامین دشت سبز عشق بدوزم که همه ی دشت ها نام مقدست را زمزمه می کنند. در وصف مهربانی ات چگونه شعر بسرایم وقتی همه پنجره ها مثنوی بودنت را سر می دهند.زمزمه های تلخ دلتنگی را به کدام طوفان بسپارم وقتی تو خود تمام ناگفته های دلم را می دانی .اسب سرکش روحم را رهسپار کدامین کوچه کنم؟ که تو خود اهل کوی عشق هستی. اندوهم را زیر کدامین درخت به یادگار بنهم وقتی نخل مهربانیت سایه بانی است برای خستگی هایم .ابر چشمانم پای کدامین گل،اشک بچکاند وقتی که باران رحمتت روح گل ها را صفایی دوباره می بخشد. عمن یجیب را برای کدامین حال خسته بخوانم وقتی که تو خود دوای همه دل های خسته ای؟ آه!

ای تنها حامی دل خستگان! ای خوب، ای دنیای مهربانی،ای همیشه ماندنی! از عشق و از محبت چه بنویسم که تو خود سرچشمه همه خوبی ها هستی و مهربانی را مفهوم دیگری بخشیدی. یا رب.

سارا خوانساری،طلبه پایه دوم مدرسه نجمیه(س)


 نظر دهید »

مهاجرا الی الله

07 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

سخنان رهبر انقلاب اسلامی

07 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه نجمیه ازنا

مدرسه علمیه نجمیه شهرستان ازنا در سال 1390 تاسیس شد ...
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تابلو اعلانات
  • تصاویر حوزه نجمیه
  • اخلاق
  • اهل بیت
  • سیاسی
  • اعتقادی
  • شهدا
  • مهدویت
  • خانواده
  • قرآن
  • نهج البلاغه
  • علما
  • احکام
  • علمی
  • طلبگی
  • ولایت
  • مناسبت ها
  • احادیث
  • نماز
  • داستانک
  • مراسم های مدرسه
  • ساعت فرهنگی مدرسه
  • جشنواره علامه حلی
  • پژوهشی
    • فراخوان ها
    • جشنواره علامه حلی
  • ازنا
  • اخبار حوزه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس