• خانه 
  • ارتباط با نویسنده 
  • ورود 
  • ارتباط با نویسنده 

حكمت احرام

17 شهریور 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

نخستین گام حج یا عمره، «احرام» است. چرا احرام؟ و چرا از میقاتى معیّن؟

این‏كه كیفیت انجام حج، مقیّد به قیود و آدابى است، درسى تربیتى در مسیر عبادت، خضوع و تسلیم در آستان خداوند است. حتى اگر راز آن را ندانیم، خود این فرمان و لزوم اطاعت آن، سازندگى دارد و گردن نهادن به حكم خداى حكیم، نشانه پذیرش و ایمان عمیق است. در قرآن نیز تن دادن به داورى خدا و چون و چرا كردن در آن‏چه فرمان اوست، دلیل ایمان راستین است.(1)

به هرحال، حكمت احرام آن است كه وقتى زائر به میقات مى‏رسد، در ذهن خویش صورت اقدام براى ورود به حرم الهى و مراعات محرّمات و حرمت نهادن به اوامر خدا را ترسیم كند و همه اعمال را با همین نیت و ذهنیت انجام دهد. براى این‏كه احساس در جان زائر اثر عمیق بگذارد، خواسته شده كه وضع ظاهرى خویش را كه نمودار شؤون دنیوى و حالت اهل دنیاست تغییر دهد و لباس آخرت بپوشد و شبیه آنان گردد كه با مرگ، به آخرت قدم مى‏گذارند و از جامه‏هاى دنیوى عریان مى‏شوند. این حالت، خشوع او در پیشگاه خدا و قطع وابستگى به جلوه‏هاى دنیوى را در پى دارد. بر زبان آوردن ذكر «لبّیك»، بیانگر آمادگى روحى براى پذیرش هر ندا و فرمانى است كه تكلیفى شرعى را در بر دارد، چه امر باشد چه نهى.

فریضه‏هایى چون روزه، نماز، خمس، زكات و جهاد، با همه مفاهیمش، به نحوى در دل حج نهفته است و احرام، آغاز پایبندى به انجام فرمان نسبت به «امساك»هایى است كه در طول حج خواهد داشت. مشقّت‏هاى حج و نماز طواف و قربانى و… همان رهاوردها را دارد كه عبادات یادشده داراست.

احرام، محرِم را با دیگران همسان مى‏سازد و امتیازات و مرزهاى تشخّص و نمودهاى برترى را از میان برمى‏دارد و همگان را یكسان در پیشگاه خدا به تكرار شعار واحد مى‏كشاند: «لَبَّیْكَ اللّهُمَّ لَبَّیْك…»

1- فلا و ربّك لا یؤمنون حتّى یُحكِّموكَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ… (نساء: 65).

 نظر دهید »

جایگاه ماه خدا

25 خرداد 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله درخطبه شعبانیه، ماه مبارک رمضان را چنین توصیف می کند:

«وَ هُوَ شَهرٌ دُعِیتُم فِیه ِاِلی ضِیافَةِ اللهِ وَ جُعِلتُم فِیه مِنْ أهْلِ کَرامَةِ اللهِ اَنفاسُکُم فِیه تَسبِیحٌ وَ نَومُکُم فِیه عِبادَةٌ وَ عَمَلُکُم فیهِ مَقبُولٌ وَ دُعاءُکُم فِیه مُستَجابٌ؛1

ماه رمضان ماهی است که شما به ضیافت الهی دعوت شده اید و در ردیف افرادی قرار گرفته اید که مورد تکریم خداوند هستند. نفسهایتان در آن تسبیح و خواب شما در آن عبادت و اعمالتان در آن مورد پذیرش و دعایتان در آن مستجاب است.»

1). الامالی، صدوق، ص 93.

این ماه مایة آزمایش مسلمانان و آرامش اهل ایمان و محک حق و باطل است. ماه رمضان زمینه ای مناسب برای زدودن کدورتها و غبارهای مادّی و نفسانی از وجود انسان و ماه خانه تکانی دلها و تصفیة قلوب است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«لَو یعلَمُ العِبادُ ما فی رَمَضانَ لَتَمَنَّتْ أن یکُونَ رَمَضانُ سَنَةً

اگر بندگان خدا می دانستند که در ماه رمضان (چه گنج پُربهایی است) ، هر آیینه آرزو می کردند که ماه رمضان یک سال باشد.

2). فضائل الاشهر الثلاثة، ص 140.


دعوت نامة خداوند برای مهمانی در این ماه بالاترین مدال افتخار برای یک انسان مسلمان است و اگر کسی نتواند به این دعوت آسمانی پاسخ دهد، بیچاره ترین انسانها خواهد بود.

حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

« فَانَّ الشَّقی مَن حُرِمَ غُفرانَ اللهِ فی هذا الشَّهرِ العَظیمِ 3  

شقی کسی است که در این ماه بزرگ از مغفرت خداوندی محروم بماند.»

3). بحارالانوار، ج 93، ص 356، ح 25.

 1 نظر

مرحوم دولابی: خیلی نگو من گناهکارم!

22 خرداد 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 

 

 


مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خیلی نگو من گناهکارم.این را ادامه نده تا به یقین برسد. روی صفات خوب و کارهای خوب کار کن تا به یقین برسد. معصیت را به یقین نرسان. ایمان را به شک تبدیل نکن. این که به شما روزی داده ،خلق کرده ،اینجا نشانده هیچ کدام دست ما نبوده.همه را خدا خلق کرده. در این یقین ها شک نکنید .از آن طرف پشت بام نیفتید. بعضی ها احتیاط می کنند عقب عقب می روند از آن طرف پشت بام می افتند. اصلا من ندیدم کسی از جلو بیفتد همه از پشت می افتند.
رفتی علم را بفهمی خراب کردی. رفتی بچه را تربیت کنی فاسدش کردی. هر کاری کردی از گشت سر افتادی.

وقتی بسم الله را بفهمد دیگر نه از جلو می افتید نه از پشت سر.
اهل سنت که اصلا بسم الله را جزء سوره نمی دانند و در نماز نمی خوانند! اصلا گفتند بسم الله مال خدا نیست و حال آنکه همه قرآن در سوره حمد است . حمد هم در بسم الله است. بسم الله هم در “باء” آن است. باء هم در نقطه آن است. علی علیه السلام گفت: من آن نقطه هستم. یعنی با من قرآن نوشته شده است. با من قرآن درست شده است. همه اش بامن ،از من و برای من است.

چقدر راحتت کرد !چقدر زحمتت را کم کرد! به شرطی که قبول کرده باشی. اگر انسان قبول نکند که هیچ، بگذار برود خودش درست کند. هزاروپانصد سال است می خواهد بسم الله را یاد بگیرد ، هنوز مشغول است.عده ای هم قبول کردند و رفتند در قرب خدا. آنها عدد ندارند خیلی هستند. شما هم بیایید از آنها شوید.از آنهایی نباشید که شک می کنند .فکر کن چه کسی تو را آورده است، چه کسی درستت کرده، چه کسی غذایت داده، به همین ظاهر هم فکر کنی کافی است نمی خواهد معنا کنی. آیا کسی سراغ دارید اینطور مواظبتان باشد؟
فرمود: هرکسی می‌خواهد با من مخالفت کند یا شک کند حداقل، غذایی را که به من نسبت داده می‌شودف نخورد! آیا در اسمان و زمین چیزی را سراغ دارید که بتوانیم نسبت آن را از خدا برداریم!؟ علفی، گیاهی، گلی، برگی، چیزی که از آن خدا نباشد؟ یا زیر یک آسمانی راه برود که آن آسمان مال خدا نباشد. از زیر آسمان خدا بیرون برود! اگر این کارها را هم نتوانست انجام دهد حداقل خدایی مثل من پیدا کند. یکی مثل من مهربان و رئوف و دارای فضل و احسان پیدا کند، آن هم قبل از آنکه ما باشیم.
کتاب طوبی محبّت جلد دوم – ص 19
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی

 

 

 

 

 نظر دهید »

رمضان ماه توبه است

19 خرداد 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

امام على(ع) در فلسفه روزه چه مى‏ فرمايد؟

17 خرداد 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

ما اگر پوياى فلسفه روزه و حكمت تشريع آن باشيم و از خواص و فوائد آن بخواهيم اطلاعات بيشترى پيدا كنيم و به اشكال تراشيهاى منتقدين پاسخ اقناع كننده بدهيم به سخنان حكيمانه و درربار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مى‏ دهيم در قسمتى از اين خطبه امام مى‏ فرمايد:

«و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات، تسكينا لاطرافهم، و تخشيعا لابصارهم، و تذليلا لنفوسهم و تخفيضا لقلوبهم، و اذهابا للخيلاء عنهم لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصيام تذللا» اميرمؤمنان عليه السلام به دنباله

مطالب ارزشمندى مى‏ فرمايد: از خدا بترسيد و از كيفر تباهكارى در دنيا، و از زيان ستمگرى در آخرت … و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مى‏ فرمايد، به وسيله نمازها و زكاتها، ( و سپس فوائد و پاره‏اى از علل و فلسفه روزه را بيان مى‏ فرمايد) و كوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و ديگر ايشان (از معصيت و نافرمانى) و چشم به زير انداختنشان و فروتنى جانهاشان، و زبونى دلهاشان، و بيرون كردن كبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است ماليدن رخسارهاى نيكو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانيدن اعضاء شريفه (هفت موضع) را به زمين براى اظهار كوچكى و «ذلت ‏به پيشگاه با عظمتش‏» و در روزه رسيدن شكمها به پشتها براى خضوع و ناچيز دانستن خويش كه روزه و نماز و زكات فلسفه‏اش سازندگى و تزكيه، و تذلل و تقلل به پيشگاه حضرت حق است، و از چيزهائى است كه مى‏ تواند آدمى را از چنگ شيطان نجات بخشد، و از انواع بيماريهاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا ياد آدمى دهد، مخصوصا روزه است كه از امتيازات بخصوص برخوردار است، كه پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است.

كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) درجائى ديگر مى‏ فرمايد:

«و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق‏»

 

 

 

 

 نظر دهید »

توبه، پیش از فرا رسیدن ماه رمضان

17 خرداد 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 

عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن عبدالسلام بن صالح الهرویّ: دَخَلتُ عَلى أبِی الحَسَنِ عَلِیِ بنِ موسَى الرِّضا علیه‏السلام فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ، فَقالَ لی: «یا أبَا الصَّلتِ، إنَّ شَعبانَ قَد مَضى أكثَرُهُ، و هذا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنهُ، فَتَدارَك فیما بَقِیَ مِنهُ تَقصیرَكَ فیما مَضى مِنهُ، و عَلَیكَ بِالإِقبالِ عَلى ما یَعنیكَ و تَركِ ما لا یَعنیكَ، و أكثِر مِنَ الدُّعاءِ وَالاِستِغفارِ و تِلاوَةِ القُرآنِ، و تُب إلَى الله‏ِ مِن ذُنوبِكَ … . (1)

عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ نقل می‌كند در آخرین جمعه ماه شعبان، خدمت امام رضا علیه‏السلام رسیدم. به من فرمود:

«اى ابوصَلْت! بیشترِ شعبان گذشته است و این، آخرین جمعه از آن است. پس در آنچه از آن مانده، كوتاهى‏هایت را در آنچه گذشته است، جبران كن. به كارى روى آور كه برایت مفید باشد و آنچه را بیهوده است و به تو مربوط نیست، وا گذار .

زیاد دعا و استغفار و تلاوت قرآن داشته باش و از گناهانت به درگاه خدا توبه كن، تا در حالى ماه خدا سوى تو آید كه براى خدا خالص شده باشى . هیچ امانتى را بر عهده خویش باقى نگذار، مگر آن كه ادا كرده باشى، و هیچ كینه‏اى را در دلت نسبت به مؤمنى نگاه مدار، مگر آن كه از دل به در آورده باشى، و هیچ گناهى را كه مرتكب مى‏شدى، رها مكن، مگر این كه از آن، دست برداشته باشى .

از خدا پروا كن و در نهان و آشكار كارت، بر او توكّل كن؛ «و هر كس بر خدا توكّل كند، او برایش بس است . خداوند، فرمان خویش را پیش خواهد برد. به یقین، خداوند براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده است.»

و در باقى‏مانده این ماه، زیاد بگو:

“خدایا! اگر ما را در آنچه از شعبان گذشته است، نیامرزیده‏اى، پس ما را در باقیمانده آن ببخشاى!”

همانا خداوند متعال، در این ماه به احترام ماه رمضان، بسیارى را [از آتش] آزاد مى‏كند.»


1- عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 2/51/198، الإقبال: 1/42، بحارالأنوار: 97/73/17. 

 

 نظر دهید »

ماه مبارك

17 خرداد 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 

 

یكى از اوصاف ماه رمضان كه در برخى از روایات و ادعیه بدان تصریح شده است، صفت “مبارك” است، اینك تعدادى از آنها را با هم مرور مى كنیم:

قال رسول الله (ص): “قد جائكم شهر رمضان، شهر مبارك، شهر فرض الله علیكم صیامه…"1 رسول خدا (ص) فرمود: ماه رمضان به سوى شما آمد، ماه مبارك، ماهى كه خداوند روزه اش را بر شما واجب كرده است…

عن الامام على (ع) قال: ان رسول الله (ص) خطبنا ذات یوم فقال: “ایها الناس انه قد اقبل الیكم شهر الله بالبركه والرحمه والمغفره…"2 از امام على (ع) روایت شده كه فرمود: روزى رسول خدا (ص) چنین فرمود: مردم، ماه خدا همراه با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورده است…”

عن سلمان الفارسى قال: خطبنا رسول الله (ص) فى آخر یوم شعبان فقال: “قد اظلكم شهر رمضان شهر مبارك، شهر فیه لیله القدر خیر من الف شهر…"3 در گزارشى از سلمان فارسى آمده است: رسول خدا (ص) در آخرین روز ماه شعبان براى ما سخنرانى كرد و چنین فرمود:

ماه رمضان، ماهى مبارك، ماهى كه در آن ماه، شب قدر كه از هزار شب برتر است، سایه خود را بر شما گسترده است…

عن رسول الله (ص) انه كان یدعو اول لیله من شهر رمضان: “الحمد الله الذى اكرمنا به ایها الشهر المبارك…"4 از رسول خدا (ص) روایت شده كه آن حضرت همیشه در شب اول ماه رمضان این گونه دعا مى خواند: حمد و سپاس خدایى را كه ما را به تو اى ماه مبارك كرامت بخشید…

عن الصادق (ع) انه كان یقول فى آخر لیله من شعبان واول لیله من شهر رمضان: “اللهم ان هذا الشهر المبارك الذى انزلت فیه القرآن وجعلته هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان قد حضر…"5 از امام صادق (ع) روایت شده كه آن حضرت در آخرین شب ماه شعبان و در نخستین شب ماه رمضان این دعا را مى خواند: بارالها! این ماه مبارك را كه در آن قرآن، براى راهنمایى مردم، نشانه هدایت و جداكننده حق و باطل فرو فرستاده شد، فرا رسید…

فراوانى اطلاق عنوان “مبارك” بر ماه رمضان در متون دینى موجب شده است كه این عنوان جزو مشهورترین اوصاف و عناوین این ماه شناخته گردد.

پی نوشت:

1ـ تهذیب الاحكام، ج 4، ص 152.

2ـ وسایل الشیعه، ج 7، ص 227.

3ـ مستدرك الوسایل، ج 7، ص 429.

4ـ همان، ص 446.

5ـ الاقبال بالاعمال الحسنه (اقبال سید بن طاووس) باب 3 فصل 4.


 

 

 نظر دهید »

لیله الرغائب، فضیلت ها و اعمال

25 فروردین 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا
  • فضیلت لیله الرغائب لیله الرغائب ازنا

براي برخي از زمان ها و مكان ها اقتدار و خصوصيات ويژه اي گفته شده است. از اين رو برخي از سرزمين ها چون بيت المقدس و مكه جايگاه قداست معنوي خاصي دارند و اعمال در آن مكانها از پاداش و ارزش ويژه اي برخوردار مي باشد. برخي از زمان ها نيز چون سحرگاهان و فجر و ليله القدر از چنين ويژگي هاي خاص بهره مند هستند و خداوند در آيات و حتي سوره هايي به ارزش و جايگاه ويژه آنها اشاره كرده است و درباره شب قدر آن را برابر با هزار ماه كه به اندازه عمر آدمي است دانسته است. از جمله ويژگي هاي انحصاري ماه رجب، ليله الرغائب است.«ليله الرغائب» يعني شبي كه در آن عطاء و بخشش خداوند فراوان است و بندگان مخلص خداوند با روآوردن به بارگاه قدس ربوبي و خاكساري در برابر عظمت حق شايسته دريافت انعام و عطا و بخشش بي كرانه حق مي گردند.

  • عظمت لیله الرغائب

1- از اين جهت كه اصولا شب جمعه، خود داراي ويژگي و ارزش خاصي است و اعمال عبادي فراواني در آن وارد شده و زمان عبادت و مناجات و عرض حاجات با قاضي الحاجات است.

2- ماه رجب اولين ماه از ماههاي حرام (ماه هاي حرام عبارتند از: رجب، ذي القعده، ذي الحجه، محرم) و ماه خدا و هنگام عبادت و دعا و استغفار است و رحمت الهي در اين ماه در حال ريزش و نزول است، به همين جهت اين ماه را رجب الاصب گويند، چون «صب» به معناي ريختن است. پس ليله الرغائب، شرافت و ارزش شب جمعه و ماه رجب هردو را درخود جمع نموده و ارزشي دوچندان دارد.

  • اعمال سفارش شده در لیله الرغائب

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امكان و بلا مانع بودن- روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد؛ ما بین نماز مغرب و عشاءدوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و درهر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید،هفتاد بار ذكر” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود.

پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر” سبوح قدوس رب الملائكة والروح” گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر” رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم” گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

 4 نظر

آیا معراج و عروج به سمت خداوند مختص پیامبران است؟

18 فروردین 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا


پیامبر (ص) می فرمایند من وقتی همه ی مراحل را طی کرده از آسمان ها گذشتم و به بیت معمور و نزدیک سدرة المنتهی رسیدم بعضی از اصحابم مرا همراهی می کردند آن ها که لباس نو دربرداشتند وارد شدند و آن ها که نداشتند ماندند عده ای را به همراه خود بردم و عده ای به همراهم آمدند. 1
البته آیت الله دستغیب در کتاب معراج خویش منظور از لباس را در این حدیث تقوا می داند.
و در حدیث دیگر آمده که از رسول خدا سوال کردند که شما وقتی در معراج با خداوند سبحان محاوره و مناجات داشتید لهجه ی گوینده چگونه بود؟ حضرت فرمودند سخن خداوند را به لهجه ی علی ابن ابیطالب (ع) می شنیدم.2
از این دو حدیث نتیجه می گیریم که عروج به سوی خدا وقف پیامبران نیست.زیرا این مقام منیع به ولایت و عبودیت سالک صالح وابسته است و اگر کسی عبد خالص شد «ولی الله» می شود و این راه به روی او باز می شود.

نماز بهترین وسیله برای تقرب به خداوند
یکی از چیزهایی که خداوند در معراج به پیامبر اهدا کرد نمازهای پنج گانه بود. حال که نماز ره آورد معراج پیامبر است و از معراج تنزل کرده راه عروج را به ما نشان می دهد.پس با نماز می توان به درجه ای از معراج نائل آمد.
پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد: «إنّ الصّلاةَ قُربانُ المُؤمِنِ؛ نماز، وسيله تقرب مؤمن به خداست.»3
همچنين، در روايتي ديگر مي‏خوانيم: «الصَّلاةُ مِعْراجُ المؤمِنِ؛ نماز، معراج (سفر معنوي) شخص باايمان به سوي خداوند است.»4
امام صادق عليه‏السلام نيز در اين باره مي‏فرمايد: «الصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِيٍّ؛ نماز، موجب تقرب هر پرهيزكاري به خداوند است».5

با این چند حدیث پی می بریم که نماز یکی از بهترین وسایل تقرب به خداوند است.خواه نمازگزار در زمین چنین فریضه یا نافله ای را انجام دهد و خواه در آسمان، خواه با بدن غلیظ آن را به جا آورد و خواه با بدن لطیف و رقیق؛ در هرحال ، تقرب به خدا فقط روحانی است و بدن هرگز تقرب مکانی به خداوند نخواهد داشت. در حقيقت، راز نماز، حصول به معراج حقيقي و قرب معنوي و وصول به مقام فناي ذاتي است.
پی نوشت:
1. بحار، ج 18 ،ص327
2. بحار ، ج18 ، ص327
3. كنزالعمال، ج 7، ص 287، ح 18907.
4. بحار ، جلد 82 ، ص 303 (بیان)
5. بحارالانوار، ج 75، ص 208، ح 77.
6. کتاب معراج تفسیر سوره ی نجم ، آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب شیرازی
7. تفسیر موضوعی قرآن کریم سیره ی رسول اکرم در قرآن ، آیت الله جوادی آملی

معصومه ورمزیار طلبه پایه اول

 

 2 نظر

چرا می گویند بهتر است که در روز برای آب خوردن ایستاد و در شب نشسته نوشید؟ آیا دلیل علمی هم دارد یا فقط در روایات است؟

18 فروردین 1395 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا


هیچ یک از دستورات الهی و تکالیف شرعی بدون حکمت و مصلحت وضع نشده اند، گرچه ما نمی توانیم به همه این حکمت ها آگاهی پیدا کنیم زیرا تنها به اندازه اطلاعات و به میزان معلومات بشری خود در هر عصر و زمان می توانیم فلسفه و اسرار احکام الاهی را دریابیم، نه همه آنها را و اصولاً با عمق و وسعت آن دستورات و محدودیت علم ما، نباید غیر از این انتظار داشته باشیم. [1]
ولی با توجه به اینکه خدای حکیم و عادل هیچ قانونی را بی حکمت وضع نکرده است ما یقین داریم که هیچ تکلیفی خالی از حکمت و مصلحت خاص خود نیست  و خداوند متعال هرگز فرمانی را به ضرر بنده اش صادر نمی کند بلکه هر دستوری که به ما می دهد، صلاح و خیر ما در آن است.
بر همین اساس روحیه بندگی اقتضا می کند تا فرمانبرداری بی چون و چرای پروردگار خود باشیم و همه دستورات او را اطاعت کنیم .
با این حال در احادیث به حکمت نوشیدن آب به طور ایستاده در روز و به طور نشسته در شب، اشاره شده است که به برخی اشاره می شود:
الف) حضرت امام صادق (ع): «آب نوشیدن به حالت ایستاده در شب، زرد آب را در بدن ایجاد می کند.» [3]
ب) حضرت امام صادق (ع): «نوشیدن آب در روز به حالت ایستاده موجب فزونی عرق و بیشتر شدن نیروی بدن می گردد.» [4]
ج) حضرت امام صادق (ع): «ایستاده آشامیدن آب در روز، غذا را گوارا می سازد و ایستاده آشامیدن آب در شب، زرد آب می آورد.» [5]

[1] . نک: مکارم شیرازی ، ناصر و سبحانی ، جعفر ، پاسخ به پرسش های مذهبی.

[3] . شیخ صدوق ، من لا یحضره الفقیه، ج 3 ، ص 353، دارالکتب الاسلامیه .
[4] . همان.
[5] . کلینی، محمدبن یعقوب ، الکافی ، ج6، ص383، دار صعب ، بیروت.

 

 

 نظر دهید »

چرا بعد از اتمام نماز مهر نماز را می‌بوسیم؟

12 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

مهرهایی که نمازگزار در نماز از آن استفاده می‌کند دو نوع است. یکی تربت و خاک کربلا، و نوع دیگر سایر چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است.
به برکت ایثاری که سید الشهداء در بذل جان و مال در سرزمین کربلا انجام داده، خداوند آثاری؛ مانند برکت و شفاء در خاک آن سرزمین قرار داده است.
امام کاظم(ع) در ضمن حدیثی فرمود: خداوند تربت جدم حسین(ع) را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.[1]
بر این اساس بوسیدن خاک کربلا برای تبرک و شفا امر شایسته‌ای است که هیچ منع عقلی یا شرعی ندارد؛ زیرا بوسیدن تربت امام حسین(ع) در واقع نوعی تکریم، ابراز ارادت و زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره آن‌حضرت است که خود این عمل، نوعی بزرگداشت کمال و فضلیت است.
امّا نسبت به سایر خاک‌ها باید گفت به دلیل تبرک به خاک کربلا کم کم این عمل به صورت عادت در مورد سایر خاک‌ها نیز جریان یافته و این نیز به خودی خود ایرادی ندارد؛ زیرا نظر به این‌که از مهر مورد نظر در ارتباط با خدا استفاده شده و شخص نمازگزار بر آن سجده کرده و با سجده بر آن، در مقابل خدا تواضع نموده، از این جهت تبرک یافته و بوسیدن آن از باب تیمن و تبرک جایز است.

[1]. «… فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِیعَتِنَا وَ أَوْلِیَائِنَا»، مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم‏، 1403ق‏.

منبع:سایت شهید آوینی

 نظر دهید »

گزیده‌ای از فتاوای حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای درباره عزاداری

09 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

تاوا در خصوص عزاداری بسیار است که نمی‌شود تمامی آنها را درج نمود، اما در ذیل بخشی از آنها به سند پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری در قالب سؤال و جواب، ایفاد می‌گردد:
1- صدمه وارد کردن به بدن در حد کوبیدن سر به دیوار، چنگ زدن به صورت، به صورت زدن، سینه‌زنی تا حدی که سینه‌ها -ولو جزئی- آسیب ببیند و یا این‌که از بدن خون جاری شود، چه حکمی دارد؟
ج: عزاداری به شیوه‌ی مرسوم و سنّتی از اعظم قربات الی الله تعالی و موجب اجر و ثواب است، لکن باید از هرگونه کاری که موجب وهن مذهب باشد، پرهیز شود. همچنین هر عملی که ضرر قابل توجهی برای انسان داشته باشد، حرام است.
۲ - راه‌اندازی دسته‌‌های عزاداری در ساعات پایانی شب در خیابان‌ها و محله‌ها چه حکمی دارد؟
ج: به راه انداختن دسته‌های عزاداری برای سیّدالشهدا و اصحاب ایشانعلیهم‌السّلام و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیده و مطلوبی است و از بزرگ‌ترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک می‌کند، ولی باید از هر عملی که باعث اذیت دیگران می‌شود و یا فی‌ نفسه از نظر شرعی حرام است، پرهیز گردد.
۳ - حکم پخش صدای مراسم سینه‌زنی و نوحه‌خوانی و یا نوار آن از طریق بلندگوهای مساجد و حسینیه‌ها در شهرها و محله‌ها چیست؟
ج: واجب است برگزارکنندگان مراسم و عزاداران تا حد امکان از اذیت و ایجاد مزاحمت برای همسایگان بپرهیزند؛ هر چند با کم‌کردن صدای بلندگو و تغییر جهت آن به طرف داخل باشد.
4- آیا جایز است که سخنران‌ها و مداحان از عزاداران و مردم حاضر در مراسم عزاداری مطالبه کنند که مردم بلند و با صدا گریه کنند و یا هنگام دعا دستشان را بالا بیاورند؟ آیا بلندی و کوتاهی صدا تفاوتی در کیفیت ثواب عزاداری ایجاد می‌کند؟
ج: فی نفسه منعی ندارد.
5- استفاده از ادوات موسیقی (محلی یا غیر آن) نظیر طبل، سنج، دمام و … برای عزاداری اباعبداللهعلیه‌السّلام در هیئت‌ها چه حکمی دارد؟
ج: استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدانعلیه‌السّلام نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده، برگزار شود. البته استفاده از طبل و سنج به نحو متعارف اشکال ندارد.
6- استفاده از مال مجهول‌المالک و یا مخلوط قطعی به حرام در هیئت عزاداری جایز است؟
ج: جایز نیست.
7- آیا می‌توان از باقی‌مانده‌ی پولی که از محرم سال گذشته برای هزینه‌ی ایام عزاداری به صورت عمومی از مردم گرفته شده است، در محرم امسال هزینه کرد؟
ج: مانعی ندارد.
۸-‌ حمل عَلَم و کُتل و پرچم‌های بزرگ چه وجهی دارند؟ بعضی علم‌ها به‌قدری بزرگ است که باید چندین نفر زیر آن قرار بگیرند. ضمن این که در برخی نواحی اعتقاداتی درباره‌ی این وسایل وجود دارد که موجب وهن اسلام و علی‌الخصوص شیعه می‌شود. آیا انجام این کارها جایز است؟
ج: استفاده از علم در عزاداری سید‌الشهداعلیه‌السّلام فی‌ نفسه اشکال ندارد، ولی نباید جزء دین شمرده شود. لکن حمل پرچم و کتل اشکال ندارد.
۹ -‌عزاداری اعم از سینه‌زنی، جلسات روضه‌خوانی و راه‌اندازی دسته‌جات برای عزاداری غیر از سیدالشهداءعلیه‌السّلام چه حکمی دارد؟
ج: فی‌ نفسه منعی ندارد.
۱۰ -‌حکم تصویربرداری و نورپردازی در هیئت‌های مذهبی به نحوی که یادآور کنسرت‌های موسیقی غربی باشد، چیست؟
ج: باید از انجام هر کاری که با شأن و جایگاه مجالس عزاداری اهل بیتعلیهم‌السّلام منافات دارد، پرهیز شود.
۱۱ -‌حکم برگزاری مراسم عقد و عروسی در ایام محرم و صفر و دیگر ایام عزاداری ائمه‌ی معصومین علیهم‌السّلام چه حکمی دارد؟
ج:مجرد انجام عقد در ایام عزاداری فی‌نفسه منعی ندارد، ولی برگزاری مجالس جشن و انجام کارهایی که موجب هتک و بی‌حرمتی گردد، در خصوص ایام عزا جایز نبوده و حرام است.

 

 نظر دهید »

پیامبرانی که در هدایت فرزندان و نزدیکانشان موفق نبودند، آیا می‌توانند در هدایت دیگران موفق باشند؟!

18 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

پیامبر معصومی که نمی‌تواند اولاد و بهترین‌های خود را هدایت کند، چطور می‌تواند اولاد و بهترین‌های مردم را هدایت کند؟
پاسخ اجمالی
پیامبران(ع) منادی توحید و یکتاپرستی بودند. آنان ارائه طریق می‌کردند؛ یعنی موظف بودند تا راه هدایت و سعادت را به مردم نشان دهند. این وظیفۀ بندگان است تا راهی را که به آنها نشان داده می‌شود، پیش گرفته و به مقصود اصلی برسند. اگر انسان خود راه هدایت را در پیش نگرفت و از جاده منحرف شد، مسئولیت آن تنها بر خود او است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «…وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ»؛[1] پیامبر جز پیام ‏رسانى آشکار نیست.
در جایی دیگر می‌فرماید: « إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا»؛[2] یعنی ما راه (حق و باطل) را به انسان نمودیم، حال خواهد هدایت پذیرد و شکر این نعمت گوید و خواه آن نعمت را کفران کند.
بنابر این، پیامبران مأمور ابلاغ بودند نه مجبور نمودن به ایمان. انتخاب راه خوب یا بد در اختیار خود بشر است و این حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد؛ از این‌رو فرزندان پیامبران(ع) نیز مانند دیگر مردم بودند؛ یعنی صاحب اختیار و اراده. آنان نیز مانند دیگر انسان‌ها مورد دعوت قرار گرفتند و بسیاری از آنان، با اختیار خود دعوت حق را پذیرفتند و هدایت شدند. البته برخی از آنها نیز از این اختیار سوء استفاده کرده، و دعوت شیطان و هوای نفس را اجابت کرده در نتیجه گمراه شدند. و این هیچ لطمه‌ای به رسالت پیامبران نمی‌زند؛ زیرا این پیشوایان از هر فردی که در مسیر حق نبود، برائت و بیزاری می‌جستند، حتی اگر آن فرد از فرزندان و نزدیکانشان بود و دیگر مخاطبان نیز با توجه به همین واقعیت، نمی‌توانستند بی‌ا‌یمانی بستگان پیامبری را به حساب خود او بنویسند؛ و به همین دلیل بود که بسیاری از انسان‌هایی که به ندای فطرت خود پاسخ مثبت دادند - بدون توجه به انحراف بستگان پیامبران - در زمره افراد باایمان قرار گرفتند.
1. نور، 45؛ عنکبوت، 18.
[2]. دهر، 3.

منبع"سایت اسلام کوئست

 

 نظر دهید »
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علمیه نجمیه ازنا

مدرسه علمیه نجمیه شهرستان ازنا در سال 1390 تاسیس شد ...
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تابلو اعلانات
  • تصاویر حوزه نجمیه
  • اخلاق
  • اهل بیت
  • سیاسی
  • اعتقادی
  • شهدا
  • مهدویت
  • خانواده
  • قرآن
  • نهج البلاغه
  • علما
  • احکام
  • علمی
  • طلبگی
  • ولایت
  • مناسبت ها
  • احادیث
  • نماز
  • داستانک
  • مراسم های مدرسه
  • ساعت فرهنگی مدرسه
  • جشنواره علامه حلی
  • پژوهشی
    • فراخوان ها
    • جشنواره علامه حلی
  • ازنا
  • اخبار حوزه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس