• خانه 
  • ارتباط با نویسنده 
  • ورود 
  • ارتباط با نویسنده 

نکاتی ویژه اربعین حسینی

30 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا




حجت الاسلام پناهیان در همایش «آیت‌الایمان» که با حضور فعالین و خادمین فرهنگی حماسۀ حسینی در سالن همایش سازمان حج و زیارت برگزار شد، در خصوص ضرورت شرکت در سفر ادربعین سخنرانی کرد و نکاتی برای افزایش بهره‌وری از سفر اربعین بیان نمود. در ادامه قسمتی از این سخنرانی را می‌خوانید:

♦ امام صادق(ع) دربارۀ آداب زیارت امام حسین(ع) می‌فرماید:
«و بر تو لازم است که تقیه را رعایت کنی؛ … وَ یَلْزَمُکَ التَّقِیَّةُ الَّتِی قِوَامُ دِینِکَ بِهَا»(کامل الزیارت،ص131) تقیه یعنی حرفی نزنی که به خیلی‌ها بربخورد، کاری نکنی که صدمه بخوری و مراقبت کنی که این آرامش به‌طور کلی در جامعۀ اسلامی حفظ شود. این سفارش امام صادق(ع) به زائر امام حسین(ع) است.

♦ چرا توصیه به رعایت تقیه جزء آداب زیارت کربلا قرار می‌گیرد؟

چون شما در مسیر کربلا نباید درگیر شوید. اگر اصل کربلا را احیا کنیم، خود حق، باطل را از بین می‌برد؛ حتی گاهی اوقات بدون درگیری. کما اینکه خداوند می‌فرماید: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»(اسراء/81) جهاد واجب به جای خودش محفوظ، ولی موقع زیارت باید یک حالت احرام به خودمان بگیریم.

♦ خصوصاً امسال خیلی باید به این تقیه به عنوان یک راهبرد مهم توجه کرد.

♦ اگر این فرمایش امام صادق(ع) را رعایت کنیم، بسیاری از فتنه‌ها و مکاید دشمن از بین خواهد رفت.

منبع:فرهنگ نیوز

 

 نظر دهید »

عواقب قضا شدن نماز صبح

30 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا


از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق وروزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.

 

مردی به خدمت امام صادق(ع) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام.

امام صادق(ع) فرمود :خدا می بخشه.

آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است.

امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد.

آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است.

امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟

وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت.

پس از اتمام سخن امام صادق(ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد ، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.

از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟

فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.

همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید: اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد.

فرزندم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.»

منبع:فرهنگ نیوز

 4 نظر

بیانات مقام معظم رهبری در مورد کتاب خوانی و علم آموزی

26 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی بلکه یک واجب دینی است

مقام معظم رهبری فرمودند:امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی بلکه یک واجب دینی است چرا که جوانان و نوجوانان با بصیرت و علم آموزی می توانند در جهت تحقق اهداف نظام و پیشرفت کشور عزیزمان سهیم باشند.

دوران نوجوانی مقام معظم رهبری :

من در دوران جوانی زیاد مطالعه میکردم. غیر از کتابهای درسی خودمان که مطالعه میکردم و میخواندم، کتاب تاریخ، کتاب ادبیات، کتاب شعر و کتاب قصّه و رمان هم میخواندم. به کتاب قصّه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمانهای معروف را در دوره نوجوانی خواندم. شعر هم میخواندم. من با بسیاری از دیوانهای شعر، در دوره نوجوانی و جوانی آشنا شدم. به کتاب تاریخ علاقه داشتم و چون درس عربی میخواندم و با زبان عربی آشنا شده بودم، به حدیث هم علاقه داشتم.

الان احادیثی یادم است که آنها را در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم؛ دفتر کوچکی داشتم که یادداشت میکردم. احادیثی را که دیروز، یا همین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمیماند، مگر این‌که یادآوری وجود داشته باشد؛ اما آنهایی را که در آن دوره خواندم، کاملاً یادم است. شما هم واقعاً باید قدر بدانید؛ هرچه امروز مطالعه میکنید، برایتان میماند و هرگز از ذهنتان زدوده نمیشود. دوره نوجوانی برای مطالعه و یاد گرفتن، دوره خیلی خوبی است؛ واقعاً یک دوره طلایی است و با هیچ دوران دیگری قابل مقایسه نیست.
من خیلی کتاب نگاه میکردم؛ منزل ما هم کتاب زیاد بود. پدرم کتابخانه خوبی داشت و خیلی از کتابها هم برای من مورد استفاده بود. البته خود ما هم کتاب داشتیم، کرایه هم میکردیم. نزدیک منزل ما کتابفروشی کوچکی بود که کتاب، کرایه میداد. من رمان و اینها که میخواندم، معمولاً از آن‌جا کرایه میکردم.
الان یادم افتاد که به کتابخانه آستان قدس هم مراجعه میکردم.

آستان قدس هم در مشهد، کتابخانه خیلی خوبی دارد. در دوره اوایل طلبگی - در همان سنین پانزده، شانزده سالگی - به آن‌جا مراجعه میکردم. گاهی روزها آن‌جا میرفتم - نزدیک آستان قدس است - و مشغول مطالعه میشدم؛ صدای اذان با بلندگو پخش میشد، به قدری غرق مطالعه بودم که صدای اذان را نمیشنیدم! خیلی نزدیک بود و صدا خیلی شدید داخل قرائتخانه میآمد و ظهر میگذشت، بعد از مدتی میفهمیدیم که ظهر شده است! با کتاب اُنس داشتم. البته الان هم که در سنین نزدیک شصت سالگی هستم - همان‌طور که گفتید بعضی از شما جای فرزند من هستید و بعضی مثل نوه من میمانید - از خیلی از نوجوانان بیشتر مطالعه میکنم؛ این را هم بدانید.

منبع : www.khamenei.ir

 

 نظر دهید »

سفارش استاد پناهیان

23 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

احترام مثال زدنی آیت الله مرعشی به والدین

20 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

مرحوم آیت الله مرعشی نجفی که تشرفات مکرری از او به محضر امام زمان(عج) نقل شده و دیگر خصائص و کمالات او زبانزد خاص و عام است، زمانی فرمودند وقتی که در نجف بودیم، روزی هنگام ظهر، مادرم به من گفت: برو پدرت را صدا بزن؛ تا برای صرف نهار بیاید.

من به طبقه بالا رفتم و دیدم که پدرم، در حال مطالعه خوابیده است.

نمی دانستم چه کنم؟

از طرفی باید امر مادر را اطاعت می کردم و از طرفی، می ترسیدم با بیدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم.

خم شدم و لبهایم را کف پای پدر گذاشتم و چندین بوسه زدم، تا اینکه در اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و دید من هستم.

وقتی این ادب و احترام را از من دید، گفت: شهاب الدین تو هستی؟ عرض کردم: بله آقا.

دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «پسرم، خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت قرار دهد».

و من هر چه دارم از برکت همان دعای پدرم است که در حق من نمود و به مرحله اجابت رسید.

 نظر دهید »

ازدواج در کلام رهبر

20 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

در محضر آیت الله مجتهدی

20 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

ارتباط با خدا

19 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 1 نظر

آداب عزاداری

16 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

چهل گناه زبان

16 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

چه آرزویی برای فرزندتان دارید؟ /راههای داشتن فرزند عاشورایی

11 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 

       

هرکس دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) است در آرزوی داشتن فرزندی است که ادامه دهنده عاشورا باشد. وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینُ ٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا «و كسانى كه مى گویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان!» (1)
فرزند صالح ارث خدا از بند مؤمن می باشد :عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: مِیرَاثُ اللَّهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ. « ارث خدا از بند مؤمن فرزند صالحی است که برای او استغفار می کند.»(2)
در راستای رسیدن به هدف که فرزند عاشورایی داشته باشیم ، می بایست در  محور تربیتی خود بهد مسائل زیربنایی توجه کنیم که در ادامه به آنها می پردازیم.

بعضی از اعمال تربیتی ، زیربنایی است ، به عبارت دیگر ، برای داشتن فرزند عاشورایی ، انجام این اعمال لازم و ضروری است و بدون آنها امکان دستیابی به این هدف مقدس محال است. این اعمال عباتند از :

کسب رزق حلال

کودکان ، رفتار والدین را تقلید می کنند. آنها عقایدو گفتار ورفتار والدین به طور دقیق الگو می گیرند ، بنابراین کوتاه تری راه برای القای عقاید و رفتار عاشورایی ، دقت در رفتار وگفتار خودمان است

حلیت رزق در ذریه مؤثر است ، پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم)) نیز فرمودند :کَسبُ الحَرامِ یُبَیِنُ فِی الذُریّةِ «کسب حرام در فرزندان آشکار می شود.»(3)
بنابراین مؤمن در تهیه رزق حلال برای خانواده اش سعی و کوشش فراوان داشته باشد. امانت داری در انجام شغل خود، و در پرداخت صدقات واجب وحتی مستحب کوشا باشد . این امر موجب آن خواهد شد، خدای مهربان از روح نیکان و ابرار در جنین بدمد.

الگوی عملی

کودکان، رفتار والدین را تقلید می کنند . آنها عقایدو گفتار ورفتار والدین به طور دقیق الگو می گیرند، بنابراین کوتاه ترین راه برای القای عقاید و رفتار عاشورایی ، دقت در رفتار و گفتار خودمان است. به سخن حکمت آمیز تربیتی حضرت علی (علیه السلام) دقت کنید : قالَ علی (علیه السلام) : إنَّ الوَعظَ الّذی لا یَمُجُّهُ سَمعٌ وَ لا یَعدِلُهُ نَفعٌ ،ما سَکَت َ عَنهُ لِسانُ القَول ِوَ نَطَقَ بِهِ لِسانُ الفِعل «پندی که هیچ گوشی آنرا بیرون نمی افکند و هیچ نفعی با آن برابری نمی کند ، پندی است که زبان گفتار از آن خاموش، و زبان کردار بدان گویا باشد .

انجام عمل صالح

عمل خوب صالح آثاری در دنیا وآخرت دارد ، یکی از آثار مهم آن خدای متعال به خاطر عمل صالح پدر ، فرزند صالح اعطا می کند. خدا به حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای اخلاص و توحید او فرزندان وذریه هدایت شده می بخشد :
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ وَ آتَیْناهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحینَ و اسحاق و یعقوب را به او عطا كردیم و در میان فرزندانش پیامبرى و كتاب قرار دادیم و در دنیا پاداشش را به او بخشیدیم و قطعاً او در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود. (4)
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ و اسحاق و یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم، هر یك را هدایت كردیم، و نوح را نیز هدایت نمودیم، و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون راهدایت كردیم؛ و این گونه نیكوكاران را پاداش مى دهیم. (5)

مؤمن در تهی رزق حلال برای خانواده اش سعی و کوشش فراوان داشته باشد. امانت داری در انجام شغل خود، و در پرداخت صدقات واجب وحتی مستحب کوشا باشد. این امر موجب آن خواهد شد، خدای مهربان از روح نیکان و ابرار در جنین بدمد

در داستان حضرت موسی (علیه السلام) وخضر (علیه السلام) عمل صالح پدر موجب جلب رحمت خدا برای فرزندانش می شود :وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ و پدرشان مردى شایسته بود، پس پروردگارت خواست كه آن دو یتیم به حد رشد رسند وگنجشان را به سبب مِهر [ى كه ] پروردگارت [به آن دو] داشت بیرون آورند.(6)
خدا به خاطر نذر مادر حضرت مریم (علیه االسلام) فرزندان حضرت مریم را از شر شیطان حفظ می کند:وَ إِنِّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ وَ إِنِّی أُعیذُها بِكَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ البته من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلك و وسوسه هاى بنیان برانداز شیطان رانده شده به پناه تو مى آورم. (7)

دعا و تقاضا

دعا در قضا و قدر مؤثر است ، از این رو یکی از وظایف والدین در فرایند تربیت فرزندان خود ، دعا برای آنها است . قرآن ، دعای پیامبران و عباد رحمن خود را نقل می کند :
وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً و آنان كه مى گویند: پروردگارا! ما را از سوى همسران و فرزندانمان خوشدلى و خوشحالى بخش، و ما را پیشواى پرهیزكاران قرار ده. (8)
رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ : پروردگارا! ما را [با همه وجود] تسلیم خود قرار ده، و نیز از دودمان ما امتى كه تسلیم تو باشند پدید آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، كه تو بسیار توبه پذیر و مهربانى، (9)
رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرار ده، و نیز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرار ده ]. و پروردگارا! دعایم را بپذیر. (10)
وَ أَصْلِحْ لی فی ذُرِّیَّتی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْكَ وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمینَ و ذریه و نسل مرا براى من صالح و شایسته گردان كه من به سوى تو بازگشتم و به یقین از تسلیم شدگان [به فرمان ها و احكام ] توام. (11)

پی نوشت:

1)فرقان ،74
2)مكارم الأخلاق ص : 218
3) حر عاملی ،ج 12،ص53
4) العنكبوت : 27
5) الأنعام : 84
6) الكهف : 82
7) آل عمران ، 36
8) الفرقان : 74
9) البقرة : 128
10) ابراهیم ، 40
11) احقاف ، 15

 منبع:ندای یک بسیجی عاشق

                                                                                                                                                                                                                                            

 نظر دهید »

فاذکرونی اذکرکم واشکرولی..

05 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

در فضیلت یاد خدا روایات بسیاری وارد شده است .از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است که روزی به اصحابشان فرمودند:” در باغهای بهشت گردش کنید،پرسیدند : ای پیامبر خدا باغهای بهشت چیست؟ فرمود: مجالس یاد خدا. صبح و شب به این مجالس بروید و به یاد خدا باشید. هرکس دوست دارد بداند ارزش او نزد خدا چقدر است پس ببیند ارزش خدا نزد او چه مقدار است چون خداوند به بنده ی خود آن مقدار احترام می گذارد که بنده اش به او احترام می گذارد.

شرح منتخب آیات… حضرت آیت ااه مکارم شیرازی


 

 نظر دهید »

کربلا

03 آبان 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

ماهیّت قیام حسینی

28 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

اگر نهضتی را هم بخواهیم بشناسیم، ماهیّتش را بخواهیم بدست آوریم؛ ابتدا باید علل و موجباتی را که به این نهضت منتهی شده است بشناسیم تا آنها را نشناسیم ماهیّت این نهضت را نمی شناسیم (شناخت علل فاعلی). بعد باید علل غائی آن را بشناسیم، یعنی این نهضت چه هدفی دارد؟ سوم باید عناصر و محتوای این نهضت را بشناسیم که در این نهضت چه کارهائی، چه عملیّاتی صورت گرفته است؟ و چهارم باید ببینیم این عملیّاتی که صورت گرفته است، مجموعاً چه شکلی پیدا کرده است؟

نهضت امام حسین(ع) یک انقلاب بود و نه انفجار

یکی از مسائلی که در مورد نهضت امام حسین(ع) مطرح است این است که آیا این قیام و نهضت از نوع یک انفجار (یک عمل ناآگاهانه و حساب ـ نظیر انفجارهائی که برای برخی از انسانها پیدا می شود بطوریکه در شرایطی قرار می کیرد که در حالی که هرگز نمی خواهد فلان حرف را بزند، ولا یکمرتبه می بیند ناراحت و عصبانی می شود و از دهانش هر چه که حتّی دلش هم نمی خواهد بیرون بیاید، بیرون می آید) بود؟ اسلام، به انقلاب انفجاری ذرّه ای معتقد نیست. اسلام، انقلابش هم انقلاب صددرصد آگاهانه و از روی تصمیم و کمال آگاهی و انتخاب است. جریان امام حسین(ع) نیز یک کار ناآگاهانه و یا یک انقلاب انفجاری نبود! گفته های خود امام حسین(ع) ـ که نه تنها از آغاز این نهضت بلکه از بعد از مرگ معاویه شروع می شود ـ، نامه هایی که میان او و معاویه مبادله شده است و …. نشان می دهد که این نهضت در کمال آگاهی بوده، انقلاب است امّا نه انفجار. انقلاب هست ولی انقلاب اسلامی نه انفجاری.    انتخاب و آزادی  از جمله خصوصیّات امام حسین(ع) این است که در مورد فرد فرد اصحابش اجازه نمی دهد که قیامشان حالت انفجاری داشته باشد؟ چرا که امام (ع) در هر فرصتی می خواهداصحابش را به بهانه ای مرخّص بکند. هی به آنها می گوید :آگاه باشید که اینجا آب و نانی نیست، قضیّه خطر دارد. حتّی در شب عاشورا نیز با زبان خاصّی با آنها صحبت می کند:

” من اصحابی از اصحاب خودم بهتر و اهل بیتی از اهل بیت خودم فاضلتر سراغ ندارم. از همه ی شما تشکّر می کنم ، از همه تانممنونم. اینها جز با من با کسی از شما کاری ندارند. شما اگر بخواهید بروید و….”

امام (ع) همه راه ها را نیز نشان می دهد؛ تاریکی شب، برداشتن بیعت از دوش اصحابشان و … ، یعنی فقط آ زادی و انتخاب. باید در نهایت آگاهی و آزادی و بدون اینکه کوچکترین احساس اجباری از ناحیهء دشمن یا دوست بکند، امام(ع) را انتخاب کنید. این است که به شهدای کربلا ارزش می دهد.

ماهیّت عکس العملی منفی ِ نهضت   قیام امام حسین(ع) از آن پدیده های چند ماهیّتی است، چون عوامل مختلفی در آن تأثیر داشته است. مثلاً یک نهضت می تواند ماهیّت عکس العملی داشته باشد، یهنی صرفاً عکس العمل باشد؛ می تواند ماهیّت آغازگری داشته باشد. اگر یک نهضت ماهیّت عکس العملی داشته باشد، می تواند یک عکس العمل منفی باشد در مقابل یک جریان.
یکی از عواملی که به یک اعتبار (از نظر زمانی) اوّلین عامل است: عامل تقاضای بیعت(با یزید) است، این بیعت تنها امضا کردن خلافت آدم ننگینی مانند یزید نیست، امضا کردن سنّتی است که برا ی اوّلین بار به وسیلهء معاویه می خواست پایه گذاری شود. در اینجا آنها از امام حسین(ع) بیعت می خواهند، یعنی از ناحیه شان یک تقاضا ابراز شده است؛ امام حسین(ع)  نیز عکس العمل نشان می دهد، یک عکس العمل منفی. بیعت می خواهید؟ نمی کنم.
عمل امام حسین (ع) عملی منفی، امّا از سنخ تقواست، از سنخ این است که هر انسانی در جامعهء خویش مواجه می شود با تقاضاهائی که به شکلهای مختلف، به صورت شهوت، به صورت مقام، به صورت ترس و ارعاب از او می شود و باید در مقابل آنها بگوید: نه، یعنی “تقوا".     ماهیّت عکس العملی مثبتِ نهضت  عامل دیگری هم در اینجا وجود داشت که باز ماهیّت نهضت حسینی از آن نظر، ماهیّت عکس العملی است ولی عکس العمل مثبت نه منفی.

معاویه از دنیا می رود. مردم کوفه ای که در بیست سال قبل از این حادثه، لااقل پنج سال علی(ع) در این شهر زندگی کرده است و هنوز آثار تعالیم و تربیت علی(ع) به کلی از میان نرفته است ( البتّه خیلی تصفیه شده اند، بسیاری از سران، بزرگان و مردان اینها: حُجر بن عُدی ها، عَمرو بن حمق خُزاعی ها، رُشَید هَجَری ها و میثم تَمّارها ار از میان برده اند برای اینکه این شهر را از اندیشه و فکر علی، از احساسات به نفع علی خالی بکنند؛ ولی باز هنوز اثر این تعلیمات هست) تا معاویه می میرد، به خود می آیند، دور همدیگر جمع می شوند که اکنون از فرصت باید استفاده کرد، نباید گذاشت فرصت به پسرش یزید برسد، ما حسین بن علی داریم، امام بر حقّ ما حسین بن علی است، ما الآن باید آماده باشیم و او را دعوت کنیم که به کوفه بیاید و او را کمک بدهیم و لااقل قطبی در اینجا در ابتدا به وجود آوریم، بعد هم خلافت را خلافت اسلامی بکنیم. “کوفه” اصلاً اردوگاه بوده است، از اوّل هم به عنوان یک اردوگاه تأسیس شد. این شهر در زمان خلیفه عمر بن الخطّاب ساخته شد، قبلاً “حیره” بود. این شهر را سعد وقّاص ساخت. همان مسلمانانی که سرباز بودند و در واقع همان اردو، در آنجا برای خود خانه ساختند و لهذا از یک نظر قویترین شهرهای عالم بود.
مردم این شهر از امام حسین(ع) دعوت می کنند، نه یک نفر، نه دو نفر، نه هزار نفر، نه پنجهزار نفر و نه ده هزار نفر بلکه حدود هجده هزار نامه می رسدکه بعضی از این نامه ها راچند نفر و بعضی دیگر را شاید صد نفر امضا کرده بودند که در جمع شاید حدود صدهزار نفر به او نامه نوشته اند.
اینجا عکس العمل امام چه باید باشد؟ حجّت بر او تمام شده است. عکس العمل، مثبت و ماهیّت عملش، ماهیّت تعاون. یهنی مسلمانانی قیام کرده اند، امام باید به کمک آنها بشتابد. اگر هجده هزار نامهء مردم کوفه رفته بود به مدینه و مکّه ( و بخصوص به مکّه) نزد امام حسین(ع)  و ایشان جواب مثبت نمی داد، تاریخ، امام حسین(ع) را ملامت می کرد که اگر رفته بود، ریشهء یزید و یزیدیها کنده شده بود و از بین رفته بود؛ کوفه اردوگاه مسلمین با مردم شجاع، کوفه ای که پنج سال علی (ع) در آن زندگی کرده است و هنوز تعلیمات علی و یتیمهائی که علی بزرگ کرده و  بیوه هائی که علی از آنها سرپرستی کرده است زنده هستند و هنوز صدای علی در گوش مردم این شهر است، امام حسین(ع) جبن به خرج داد و ترسید که به آنجا نرفت، اگر می رفت در دنیای اسلام انقلاب می شد و …،

اینست که اینجا تکلیف اینگونه ایجاب می کتد که همینکه آنها می کویند ما آماده ایم، امام می گوید من آماده هستم.

برگرفته از کتاب حماسهء حسینی، اثر: متفکّر شهید استاد مطهّری

 

 نظر دهید »

احلی من العسل

27 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 نظر دهید »

۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام

25 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‌کند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین می‌شود. این‌که امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‌کند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضی‌ام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱

اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰

اگر فداکاری بزرگ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام نمی‌بود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده می‌شد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس می‌دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس می‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار می‌گیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌های نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

درس حسین‌بن‌علی علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامه‌ی عدل، برای مقابله‌ی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲

پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم می‌دهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنباله‌روان آنان قرار بده.
پروردگارا! حیات و زندگی ما را زندگی حسینی و مرگ ما را مرگ حسینی قرار بده.
پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهدای کربلا محشور کن. شهدای عزیز ما را با شهدای کربلا محشور کن. ۱۳۷۴/۰۳/

 

 

 2 نظر

اهل محاسبه باش

21 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

علامه طباطبایی می‌فرمود:«در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته، اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب می‌کند، شما ببینید در شبانه روزی که بر شما گذشته چه چیزی اندوخته‌اید، چه گفته‌اید، یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستی‌ها استغفار کنید، و سعی کنید تکرار نشود، و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود خدا را شاکر باشید، تا به تدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود.»

آیة الله استاد حسن زاده آملی می‌فرماید: یکی از کلمات قصار علامه طباطبایی، این بود که:

«ما کاری مهم‌تر از خودسازی نداریم.»

(البته این نه به این معناست که انسان همه کارها و وظایفش را کنار بگذارد و برود یک گوشه‌ای مشغول خودسازی شود، بلکه خودسازی اصلی در اجتماع بودن و به وظایف خود عمل کردن و گناه نکردن است.)

علامه می‌فرمود:

«تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنی کشیک نفس کشیدن.

یعنی حریم دل را پاسبانی کردن. یعنی سر را از تصرفات شیطانی حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنی، این نهال سعادت را پروراند.»



 

 2 نظر

شعر

20 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسیندو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین

کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین

خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین

به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین



 

 

 نظر دهید »

محرم

20 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

وقتی غدیر فراموش می شود محرم بر پا می شود

محرم عزای نادیده گرفتن غدیر است…

و چه کوتاه است فاصله

نادیده گرفتن دست امام علی (ع) در ظهر غدیر

تابالا رفتن سر امام حسین(ع) در ظهر عاشورا…


 نظر دهید »

استغفار

18 مهر 1394 توسط مدرسه علمیه نجمیه ازنا

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه نجمیه ازنا

مدرسه علمیه نجمیه شهرستان ازنا در سال 1390 تاسیس شد ...
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تابلو اعلانات
  • تصاویر حوزه نجمیه
  • اخلاق
  • اهل بیت
  • سیاسی
  • اعتقادی
  • شهدا
  • مهدویت
  • خانواده
  • قرآن
  • نهج البلاغه
  • علما
  • احکام
  • علمی
  • طلبگی
  • ولایت
  • مناسبت ها
  • احادیث
  • نماز
  • داستانک
  • مراسم های مدرسه
  • ساعت فرهنگی مدرسه
  • جشنواره علامه حلی
  • پژوهشی
    • فراخوان ها
    • جشنواره علامه حلی
  • ازنا
  • اخبار حوزه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس